دانشجویان، مراجعان بالینی، و جمعیت عمومی بزرگسال
(مناسب برای افراد ۱۶ سال به بالا)
CPQ-12 برای غربالگری و سنجش شدت کمالگرایی بالینی ناسازگار بهکار میرود، بهویژه در درمانهای شناختی–رفتاری.
این آزمون در مطالعات پژوهشی و مداخلات درمانی برای بررسی تغییرات پیش و پس از درمان کاربرد فراوانی دارد.
پایایی: آلفای کرونباخ بین 0.71 تا 0.85 در پژوهشهای مختلف گزارش شده است.
در ایران نیز، ضریب آلفا بین 0.76 تا 0.81 و پایایی بازآزمایی در بازهی 0.70 تا 0.79 قرار دارد.
روایی: روایی سازه و همگرا با ابزارهایی مانند MPS و DASS تایید شده است.
پرسشنامه کمالگرایی بالینی یا CPQ-12، ابزاری تخصصی برای ارزیابی جنبههای ناسالم و مشکلساز کمالگرایی است. این پرسشنامه صرفاً یک آزمون برای سنجش «کمالگرا بودن» نیست، بلکه با یک هدف بالینی مشخص طراحی شده است: شناسایی و اندازهگیری «کمالگرایی بالینی». این نوع کمالگرایی، یک عامل خطر و تداومبخش در بسیاری از اختلالات روانشناختی مانند افسردگی، اختلالات اضطرابی و اختلالات خوردن شناخته میشود.
هسته اصلی این پرسشنامه بر اساس یک تعریف دقیق بنا شده است: کمالگرایی بالینی یعنی «وابستگی بیش از حد ارزشگذاری فرد بر خود، به تلاش مصمم برای دستیابی به استانداردهای شخصی بسیار سطح بالا، علیرغم پیامدهای منفی آن». به زبان سادهتر، مشکل اصلی، داشتن استانداردهای بالا نیست؛ بلکه مشکل زمانی آغاز میشود که فرد احساس ارزشمندی خود را تنها از طریق رسیدن به این استانداردها به دست میآورد. در این حالت، ارزش فرد ذاتی نیست و باید مدام برای «به دست آوردن» آن تلاش کند.
این پرسشنامه به خوبی نشان میدهد که افراد درگیر با کمالگرایی بالینی، در یک چرخه بیپایان و آسیبزا گرفتار میشوند. طبق مدل شناختی-رفتاری که این آزمون بر پایه آن استوار است، وقتی فرد به استانداردهای سختگیرانهاش نمیرسد، به جای ارزیابی سازنده، دچار خودسرزنشگری شدید میشود. از طرف دیگر، حتی زمانی که در رسیدن به اهدافش موفق میشود، این موفقیت رضایت پایداری به همراه ندارد؛ فرد یا موفقیت خود را بیارزش میداند یا بلافاصله استانداردها را بالاتر میبرد، زیرا تصور میکند به اندازه کافی چالشبرانگیز نبودهاند.
CPQ-12 یک پرسشنامه خودگزارشی کوتاه و کاربردی است که تنها ۱۲ سؤال دارد و تکمیل آن حدود ۳ تا ۵ دقیقه زمان میبرد. از پاسخدهنده خواسته میشود تا تجربیات خود را «در طول یک ماه گذشته» بر روی یک مقیاس ۴ درجهای (از ۱=اصلاً تا ۴=همیشه) ارزیابی کند. این بازه زمانی کوتاه، یک مزیت بزرگ بالینی است، زیرا به پرسشنامه این امکان را میدهد که به تغییرات درمانی حساس باشد و بتوان از آن برای نظارت بر روند پیشرفت فرد در طول درمان استفاده کرد.
نمرهگذاری این آزمون با جمع کردن امتیازات هر ۱۲ سؤال انجام میشود (پس از معکوس کردن نمرات سؤالات ۲ و ۸) و نمره نهایی بین ۱۲ تا ۴۸ خواهد بود. نمرات بالاتر، نشاندهنده سطح شدیدتری از کمالگرایی بالینی است. نکته بسیار مهم این است که هیچ نقطه برش (Cut-off) یا نرم افزار رسمی و تایید شدهای برای این پرسشنامه وجود ندارد. این یعنی نمیتوان با قاطعیت گفت که مثلاً نمره ۳۴ «بالا» یا «نیازمند درمان» است. بنابراین، اصلیترین کاربرد تفسیری این آزمون، مقایسه نمره فرد با نمرات قبلی خودش در طول زمان است تا میزان پیشرفت او سنجیده شود. با این حال، برخی متخصصان از راهنماهای غیررسمی زیر برای تفسیر حدودی استفاده میکنند که باید با احتیاط به کار روند:
CPQ-12 به دلیل سادگی و کاربردی بودن، ابزاری ایدهآل برای متخصصان سلامت روان است. از آن میتوان برای موارد زیر استفاده کرد:
طراحان این پرسشنامه در ابتدا قصد داشتند ابزاری بسازند که فقط یک سازه واحد به نام «کمالگرایی بالینی» را بسنجد. با این حال، تحقیقات متعدد و معتبر به طور مداوم نشان دادهاند که این پرسشنامه در عمل دو عامل مرتبط اما مجزا را میسنجد:
این یافته، اعتبار نظریه اولیه را به چالش میکشد اما از ارزش عملی پرسشنامه کم نمیکند و نشان میدهد که کمالگرایی بالینی خود پدیدهای پیچیدهتر است.
با وجود تمام مزایا، این پرسشنامه نقاط ضعفی نیز دارد. دو سؤال معکوس (سؤال ۲: «آیا تمایل داشتهاید روی آنچه به دست آوردهاید تمرکز کنید…» و سؤال ۸: «آیا فقط در حدی کار کردهاید که از پس آن برآیید؟») از نظر آماری ضعیف عمل میکنند و اغلب باعث کاهش پایایی درونی آزمون میشوند. به همین دلیل بسیاری از محققان پیشنهاد میکنند که این دو سؤال از تحلیل حذف شوند یا پرسشنامه به صورت یک نسخه ۱۰ سؤالی به کار رود.
شاید بزرگترین نقطه قوت CPQ-12، اعتبار افزایشی (Incremental Validity) بالای آن باشد. مطالعات نشان دادهاند که این پرسشنامه میتواند مشکلات روانشناختی مانند افسردگی و اضطراب را بهتر از آزمونهای قدیمیتر و جاافتادهتر کمالگرایی پیشبینی کند. این موضوع نشان میدهد که CPQ-12 موفق شده است جنبهای منحصر به فرد و از نظر بالینی بسیار مهم از کمالگرایی را اندازهگیری کند که ابزارهای دیگر آن را نادیده گرفتهاند.
اعتبار این پرسشنامه در گروههای مختلفی تأیید شده است، از جمله جمعیت عمومی، دانشجویان، نوجوانان (۱۴ تا ۱۹ سال) و بیماران مبتلا به اختلالات خوردن، اضطراب، افسردگی و وسواس. همچنین این آزمون به زبانهای مختلفی از جمله آلمانی، ایتالیایی، سوئدی و عربی ترجمه و اعتباریابی شده است، هرچند ساختار عاملی آن در فرهنگهای مختلف ممکن است کمی متفاوت باشد.
پرسشنامه کمالگرایی بالینی (CPQ-12) یک ابزار مفید، کاربردی و از نظر بالینی بسیار ارزشمند است که با وجود برخی ایرادات روانسنجی، جایگاه خود را در کلینیک و پژوهش تثبیت کرده است. این پرسشنامه با پرسیدن «سؤالات درست» و مرتبط با تجربه درمانی، به متخصصان کمک میکند تا یکی از مهمترین عوامل فراتشخیصی در مشکلات روانشناختی را به طور مؤثری ارزیابی کرده و بر روند بهبودی آن نظارت کنند.
دانشجویان، مراجعان بالینی، و جمعیت عمومی بزرگسال
(مناسب برای افراد ۱۶ سال به بالا)
CPQ-12 برای غربالگری و سنجش شدت کمالگرایی بالینی ناسازگار بهکار میرود، بهویژه در درمانهای شناختی–رفتاری.
این آزمون در مطالعات پژوهشی و مداخلات درمانی برای بررسی تغییرات پیش و پس از درمان کاربرد فراوانی دارد.
پایایی: آلفای کرونباخ بین 0.71 تا 0.85 در پژوهشهای مختلف گزارش شده است.
در ایران نیز، ضریب آلفا بین 0.76 تا 0.81 و پایایی بازآزمایی در بازهی 0.70 تا 0.79 قرار دارد.
روایی: روایی سازه و همگرا با ابزارهایی مانند MPS و DASS تایید شده است.
{{ excerpt | truncatewords: 55 }}
{% endif %}