تاحالا حس کردی سر کارت چقدر قدرت داری؟ چقدر روی کارات کنترل داری و چقدر کارت برات مهمه؟ یک ابزار خیلی جالب به اسم آزمون توانمندسازی روانشناختی وجود داره که دقیقاً همین حس رو اندازهگیری میکنه. این آزمون که اسم کاملش «آزمون توانمندسازی روانشناختی اسپریتزر» هست، به ما کمک میکنه بفهمیم چقدر در محیط کارمون احساس قدرت، کنترل و ارزشمندی میکنیم. بیایید با هم ببینیم این آزمون چیه و چطور کار میکنه.
این آزمون بر اساس 4 حس کلیدی ساخته شده. اگر این چهار حس رو در خودت تقویت کنی، نه تنها از کارت بیشتر لذت میبری، بلکه عملکردت هم فوقالعاده بهتر میشه.
این حس یعنی کاری که انجام میدی با ارزشها و باورهای شخصی خودت همخونی داره. وقتی کارت برات معنادار باشه، حس نمیکنی که فقط داری یه سری وظیفه رو انجام میدی؛ بلکه حس میکنی داری به یک هدف بزرگتر کمک میکنی. این همون حسیه که باعث میشه صبح با انرژی از خواب بیدار شی و بری سر کار.
نمونه سوالی که این حس رو میسنجه: «کاری که انجام میدهم برای من خیلی مهم است.»
این حس یعنی باور داری که مهارت و توانایی لازم برای انجام کارت رو به بهترین شکل ممکن داری. مثل یه ورزشکار حرفهای که به تواناییهای خودش شک نداره. وقتی حس شایستگی داشته باشی، از چالشهای جدید نمیترسی و با اعتماد به نفس سراغشون میری. این حس، همون خودکارآمدی یا باور به تواناییهای خودته.
نمونه سوالی که این حس رو میسنجه: «من به توانایی خودم برای انجام کارم اطمینان کامل دارم.»
این حس یعنی چقدر در انجام کارهات استقلال و حق انتخاب داری. وقتی حس خودمختاری داشته باشی، احساس نمیکنی که یه ربات هستی که فقط دستورات رو اجرا میکنه. بلکه حس میکنی کنترل کارت دست خودته و میتونی در مورد روش انجام کارها، سرعت و زمانبندی تصمیم بگیری. این حس آزادی عمل، انگیزه رو چند برابر میکنه.
نمونه سوالی که این حس رو میسنجه: «من آزادی عمل زیادی در نحوه انجام وظایفم دارم.»
این حس یعنی باور داری که کارت و نظراتت روی اتفاقات و نتایج بزرگتر در شرکت یا دپارتمانت تأثیر داره. وقتی حس تأثیرگذاری داشته باشی، میدونی که بود و نبودت فرق میکنه و مهره بیاهمیتی نیستی. این حس بهت انگیزه میده که برای بهتر شدن اوضاع تلاش کنی، چون میدونی که تلاشت دیده میشه.
نمونه سوالی که این حس رو میسنجه: «من تأثیر زیادی بر اتفاقاتی که در دپارتمانم میافتد، دارم.»
این آزمون که بهش آزمون PEI-12 هم میگن، خیلی سادهست. فقط ۱۲ تا سوال داره (برای هر کدوم از ۴ حس بالا، ۳ تا سوال). شما باید به هر سوال روی یک طیف ۷ درجهای از «کاملاً مخالفم» تا «کاملاً موافقم» جواب بدید. در نهایت، با میانگین گرفتن از نمرات، مشخص میشه که سطح توانمندی روانشناختی شما چقدره. نمره بالاتر یعنی شما در محیط کارتون احساس قدرت و انگیزه بیشتری میکنید.
وقتی حس توانمندی روانشناختی بالایی داشته باشی، هم خودت حالت بهتره و هم شرکت ازت راضیتره. تحقیقات نشون داده کارمندانی که نمره بالایی در این آزمون میگیرن:
بنابراین، این مفهوم نه تنها برای کارمندان، بلکه برای مدیران و سازمانها هم یک کلید موفقیت به حساب میاد.
شاید برات جالب باشه که بدونی این آزمون از کجا اومده. در گذشته، مدیران فکر میکردن «توانمندسازی» یعنی فقط قدرت و اختیار بیشتری به کارمندان بدن. اما بعداً متوجه شدن که این کافی نیست. مهم اینه که کارمند «احساس» توانمندی کنه.
در سال ۱۹۹۵، یک محقق به اسم گرچن اسپریتزر (Gretchen Spreitzer) بر اساس یک مدل نظری قدیمیتر، این ابزار ساده و کاربردی رو ساخت تا بشه این «حس درونی» رو اندازهگیری کرد. این آزمون اونقدر خوب و دقیق بود که خیلی سریع در تمام دنیا معروف شد و هنوز هم یکی از بهترین ابزارها برای سنجش توانمندسازی روانشناختی به حساب میاد.
{{ excerpt | truncatewords: 55 }}
{% endif %}